بانوی سراچه
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
























بانوی سراچه

از 6/6/86 که بانوی سراچه رو ساختم تا امروز که چند روزی از 6/6/89 گذشته ،وبلاگ و وبلاگ نویسی و دنیای نت برای من ، قشنگ ، جدید ، قابل تجربه ‍،تامل برانگیز و.... بوده اما دیگه اینجا نخواهم نوشت ، شاید کسی رو پیدا کنم تا اینجا بنویسه ولی خودم نه.
این نوشته به قدر دانی از بازدید کنندگان همیشه ی این وبلاگ نوشته شد .
نوشته شده در شنبه 89/6/20ساعت 7:16 عصر توسط دها نظرات ( ) |

... آیا جریان دانشجوئى میتواند آنجائى که ایرادى به نظرش مى‌آید، سؤال کند؟ ...بله... ایرادى ندارد که سؤال کنید... قضاوت نکنید؛ اما سؤال کنید. بهترین روش سؤال و پاسخ هم این است که مسئولین بیایند توى مجموعه‌هاى دانشجوئى... امروز بهترین قشرهاى کشور اینهایند؛ هم جوانند، هم باسوادند، هم تحصیلکرده‌اند، داراى فهمند، داراى انگیزه‌اند؛ مسئولین بروند شرکت کنند. این سؤالات مطرح بشود، احتمالاً پاسخهاى قانع کننده‌اى هم خواهید شنید... خوب، یک جوابى میدهند، انسان احیاناً قانع میشود؛ ممکن هم هست جواب قانع کننده‌اى نداشته باشند. به هر حال طرح سؤال، خوب است. مراقبت کنید طرح سؤال... اشتباه گرفته نشود با معارضه. ... جریان دانشجوئى یا جنبش دانشجوئى ... تصور نکند که وظیفه‌اش این است که با دستگاه متولى امر و متصدى اداره‌ى کشور معارضه کند؛ نه، این خطاست؛ چه لزومى دارد؟ معارضه کردن که کارِ همیشه درستى نیست؛ ممکن است یک جا درست باشد، یک جا درست نباشد. مهم این است که شما حرفتان را مطرح کنید، استدلالتان را مطرح کنید، پاسخ قانع کننده‌اى بخواهید؛ مسئولین هم باید پاسخ بدهند.

... میگویند آیا ما هم باید مثل رهبرى موضع بگیریم یا نه؟ خوب، رهبرى یک تکلیفى دارد، ما یک تکلیف دیگر داریم. ببینید، نبادا کسى تصور کند که رهبرى یک نظرى دارد که برخلاف آنچه که به عنوان نظر رسمى مطرح میشود، در خفا به بعضى از خواص و خلّصین، آن نظر را منتقل میکند که اجراء کنند؛ مطلقاً چنین چیزى نیست. اگر کسى چنین تصور کند، تصور خطائى است؛ اگر نسبت بدهد، گناه کبیره‌اى انجام داده. نظرات و مواضع رهبرى همینى است که صریحاً اعلام میشود.

... یکى از آقایان راجع به مسئله‌ى خصوصى‌سازى فرهنگ و بهداشت نکته‌اى گفتند که به نظر من آن نکته هم درست است. خصوصى‌سازى مربوط به شرکتهاى ذیل اصل 44 است، که خوب، یک تعریف مشخصى دارد. به نظر ما مسائل فرهنگى و بهداشتى و اینها، به آن شکل، مشمول این اصل خصوصى‌سازى نمیشود. از طرف مسئولین ذى‌ربط هم مواردى را به من گفته‌اند. به نظر ما این اشکال، اشکال واردى است؛ بایستى مورد توجه قرار بگیرد.

... بحث مردمى کردن اقتصاد و اصل 44 و اینها مطرح شد. آقایان مدعى‌اند که اصل 44 را خوب دارند اجراء میکنند. البته مخالفینى هستند، اعتراض میکنند - هم در مجلس، هم غیر مجلس - میگویند اصل 44 درست اجراء نشده؛ لیکن خود مسئولین دستگاه‌ها میگویند نه، داریم خوب اجراء میکنیم. به نظر من این هم جزو همان سؤالاتى است که خوب است انجام بگیرد و همان مسئولین توى مجامع دانشجوئى بیایند و اگر واقعاً کارى انجام شده، بگویند و ذهن جوان را قانع کنند؛ اگر هم نمیتوانند قانع کنند، بالاخره بروند یک تجدید نظرى در کار انجام بدهند.

... نکته‌ى دوم: در مسائلى که با سرنوشت کشور ارتباط پیدا میکند، حتماً تحلیل و موضع داشته باشید. بیانیه‌ى تهران مسئله‌ى مهمى بود؛ تحلیل شما از بیانیه‌ى تهران چیست؟ موضعتان چیست؟ موافقید؟ مخالفید؟ قطعنامه‌ى 1929 شوراى امنیت علیه جمهورى اسلامى صادر شده، یا تحریمهاى یکجانبه‌ى آمریکا و اروپا علیه ایران شکل گرفته؛ تحلیل شما از این قضیه چیست؟ این قضیه‌ى کوچکى نیست. موضعتان چیست؟ ایران چه کار کند؟

 ... برادرها و خواهرها! تقویت مبانى معرفتى را جدى بگیرید... بعضى از اظهاراتى هم که شماها میکنید، نشان‌دهنده‌ى قوّت این مبانى در ذهنهاست... لیکن در عین حال مجموعه‌ى تشکلها تقویت مبانى معرفتى را جدى بگیرند تا بعد، از تشکلها سرریز بشود روى مجموعه‌ى دانشجوها... ضعف این مبانى، ضررهاى بزرگى به مجموعه‌ى دانشجوئى کشور و مجموعه‌ى تشکلها خواهد زد.

... خوشبختانه روند پیشرفت در کشور، در زمینه‌هاى مختلف، روند خوب و مطلوبى است. روند عدالت هم خوب است... خوب، یک کارهاى خوبى دارد انجام میگیرد؛ لااقل زیرساختهائى براى کارهاى بزرگ و جهشها دارد فراهم میشود. در مورد عدالت هم حداقل این است که این تفکر دارد همه‌گیر میشود... البته این معنایش این نیست که ما به این مقدار پیشرفت در زمینه‌ى عدالت قانع هستیم؛ نه، آرزو و همت خیلى بالاست... اما میخواهم به شما عرض کنم که ما داریم جلو میرویم، داریم پیشرفت میکنیم.

بیانات در دیدار دانشجویان در یازدهمین روزماه رمضان) 1/6/1389 _ 11 رمضان 1431)


فرستاده شده توسط گروه محراب اندیشه

 


نوشته شده در سه شنبه 89/6/16ساعت 5:47 عصر توسط دها نظرات ( ) |

 دختر کوچکی هر روز پیاده به مدرسه می‌رفت و بر می‌گشت. با اینکه آن روز صبح هوا زیاد خوب نبود و آسمان نیز ابری بود، دختر بچه طبق معمولِ همیشه، پیاده بسوی مدرسه راه افتاد.

بعد از ظهر که شد، ‌هوا رو به وخامت گذاشت و طوفان و رعد و برق شدیدی درگرفت.

مادر کودک که نگران شده بود مبادا دخترش در راه بازگشت از طوفان بترسد یا اینکه رعد و برق بلایی بر سر او بیاورد، تصمیم گرفت که با اتومبیل بدنبال دخترش برود. با شنیدن صدای رعد و دیدن برقی که آسمان را مانند خنجری درید، با عجله سوار ماشینش شده و به طرف مدرسه دخترش حرکت کرد.

اواسط راه، ناگهان چشمش به دخترش افتاد که مثل همیشه پیاده به طرف منزل در حرکت بود، ولی با هر برقی که در آسمان زده میشد ، او می‌ایستاد ، به آسمان نگاه می‌کرد و لبخند می زد و این کار با هر دفعه رعد و برق تکرار می‌شد.

زمانیکه مادر اتومبیل خود را به کنار دخترک رساند، شیشه پنجره را پایین کشید و از او پرسید: چکار می‌کنی؟ چرا همینطور بین راه می ایستی؟

دخترک پاسخ داد: من سعی می‌کنم صورتم قشنگ بنظر بیاید، چون خداوند دارد مرتب از من عکس می‌گیرد!

یکی از قشنگ ترین ایمیل هایی که به دستم رسیده
سعی کن همیش لبخند بزنی مخصوصا توی طوفان زندگی

صدای به پایان رسیدنش به گوش میرسد ، دلم برایش تنگ میشود؛باشد که تا سال آینده زنده باشیم نباشیم باشیم نباشیم باشیم نباشیم باشیم نباشیم باشیم نباشیم باشیم نباشیم


نوشته شده در شنبه 89/6/13ساعت 4:14 عصر توسط دها نظرات ( ) |

چند روزی ست همه داریم به چادری که به زور به سر س.اشتیانی کرده اند اعتراض میکنیم و به حق جای اعتراض هم دارد این موضوع. اما باید به آسیب شناسی اصل قضیه هم بپردازیم.در غیر اینصورت احساس می کنم که داریم یک طرفه به قاضی می رویم.
شاید اگر خیلی قبل تر از آنکه س.اشتیانی مرتکب این اعمال بشود او را دیده بودیم ، دلمان می سوخت از اینکه چنین خانم محترمی مورد کم لطفی ه شوهرش قرار گرفته است یا مورد بی رحمی ه زمانه ؛ حتی ممکن بود کاری برای او بکنیم یا حتی چند راه حل برای بهبود زندگیش به او ارائه دهیم .
مثلا اینکه چطور با یک شوهر بد اخلاق تا کند تا شوهرش رام شود یا مثلا فلان داروی گیاهی را بخورند تا بیشتر بر اعصاب های داغانشان مسلط باشند یا مثلا اینکه او میتواند به دادگاه مراجعه کند و به قانون ها پناه ببرد ، مهریه اش را بخواهد ، نفقه اش را زنده کند ، مجوز کتک خوردنش را باطل کند ؛ طلاق بگیرد ...
هر کاری غیر از این کارهایی که کرد
یک زمانی بود که جاهلی با جوانی می نشست اما انگار تازگی ها زن شوهردار و مرد پا به سن گذاشته ، رقیب بلا منازع جوانان شده اند.خطای اینها که از سر ندانم کاری و بی تجربگی نیست ، پس قضیه ریشه دار تر از این حرفهاست.
جامعه محیط رسانه فیلم لباس رنگ ، همه و همه محرک شده اند و دردسر ساز .ا
گر نفس هایمان را همین طور بی افسار رها کنیم ، اگر پا به پای ریخته شدن قبح چیزهای ریز و درشت ، سخت تر و محکم تر نشویم ،
کدام مان مرد بوته ی امتحانیم؟ کدام مان شیطان را به زانو در می آوریم؟

نوشته شده در یکشنبه 89/5/31ساعت 4:12 عصر توسط دها نظرات ( ) |


Design By : Pichak

Archive

Links

Specific

Design

دها
چند صباحی ست که بانوی این خانه نقلی هستم.هم اینک دانشجوی مرز و بومم نیز ام.و امیدم بر این است که بنده هم باشم.

Menu

Others